بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

پسمل قشنگ من و بابایی

خلاقیتهای 13 ماهگی

تو این ماه چند قدم بدون کمک برداشتی یه سری افقی راه میری یه سری هم عمودی   کلی شیطون شدی و چون قدت بلند شده به ارتفاعات هم دست پیدا کردی و دیگه چیزی به اسم دیزاین تو خونمون وجود نداره (البته شما خیلی آقایی ،چون هرچیزیو که برمیداری آروم رو زمین میذاری و از دستت ولش نمیکنی تا بشکنه،خداروشکر وسایلم در امانند)تا حالا فقط 2 تا لیوان شکوندی که اونم ار یخساز یخچال انداختی قلک محک شکوندی و ظرف پنیرو از تو یخچال کشیدی بیرون که لب پر شد(البته همشون مال قبل 1 سالگیته الان مرد شدی و مراقب وسایل مامانی هستی )     به ددر میگی ابو(نمیدونم این کلمه رو چجوری اختراع کردی) دو  ده کلمه مورد علاقته راه میری و میگی دو ده نمیدو...
7 بهمن 1392

تولد بابایی

پسر قشنگم2 بهمن تولد آقای پدر بود و مرد شماره 1 خونمون اولین سال از دهه 40 زندگیشو شروع کرد.ما هم به مناسبت بزرگ شدن بابایی یه جشن کوچولو با حضور دوستهای بابایی براش گرفتیم تا یه روز خوب و پرخاطره براش درست کنیم.....کلی هم بهمون خوش گذشت و شما هم با حضور 5 تا بچه کوچولو کلی شیطنت کردی راستی یه هدیه بزرگ به بابایی دادی.....اونم اولین قدمی بود که بدون کمک برداشتی و هممونو سورپرایز کردی (هرچند که فقط 2 قدم برداشتی اما منو که کم کم از راه نرفتنت نگران بودمو خوشحال کردی) روی پاکت هدیه ای که به بابایی دادیم (که کمک هزینه خرید گوشی بود )از طرف تو یه نقاشی کشیدم و نوشتم ممنون که هستی مهربونترین بابایی دنیا ،منو مامان عاشقتیم   (راستی یه ا...
3 بهمن 1392

خلاقیتهای 12 ماهگی

مرد کوچولوی مامان خیلی شیطون شده حالا دیگه چیزی به نام جای صعب العبور براش وجود نداره و برای رفتن به جاهایی که قدش به اونجا نمیرسه از هوشش استفاده میکنه و یه چیزی میذاره زیر پاش تا قدش بلند بشه و بتونه کارشو انجام بده عاشق کشو میز تلویزیونه و اونو میکشه جلو و میشینه توش گاهی هم میره بالاتر و قشنگ میچسبه به شیشه تلویزیون .....الان دیگه میتونه بدون کمک بایسته و سرگرمی شبهای من باباشه یه قلپ شیر میخوره با کمک شکم من یا خیلی هنر به خرج بده زمین بلند میشه چند دقیقه میایسته  نانای میکنه، دست میزنه، بشکن میزنه و میخنده و بعد تلپی میافته زمین و دوباره و دوباره این کارو تکرار میکنه و با هربار ایستادنش ما کلی دست میزنیم و هورا میکشیم یه موقع هایی...
12 دی 1392
1